نمی‌دونم از کی، ولی بهش فکر می‌کنم. هر روز، روزی چند صد بار تصویرش رو تو ذهنم می‌آرم. با تی‌شرت سبزش، یا با اون پیرهن چارخونه که خیلی بهش میاد، با شلوار کتونش. فرم دندون‌هاش وقتی می‌خنده، و چقدر همیشه راحت و با صدای بلند می‌خنده. جمع شدن گوشه چشم‌هاش وقتی با لبخند سلام می‌کنه. چقدر برعکس من همیشه خوش‌اخلاق و بااعتماد به نفسه و مغرور نیست. ته‌ریشش که همیشه یه اندازه‌ست. صدای بلند حرف زدنش. و اولین بار هست کسی رو انقدر بی‌نقص می‌بینم و همه‌چیزش رو دوست دارم.

خدای من، باز هم تو نشون دادن احساساتم فلجم. هر بار اطرافم هست مثل همیشه خودم رو مشغول نشون می‌دم و وارد بحث‌هاشون نمی‌شم. دختر تو کی قراره مثل آدم رفتار کنی پس؟ ترم اول دانشگاه از یه پسر سال سومی خوشم می‌اومد و از روز اول مطمین بودم اون هم حواسش به من هست. بعد از ماه‌ها که با نگاه‌هامون به هم سیگنال دادیم، روز امتحان آزمایشگاه دیدم از جمع دوستاش جدا شد و اومد سمت من کنارم نشست. واکنشم چی بوده باشه خوبه؟ روم رو اون‌ور کردم و با کنار دستیم‌ شروع کردم به حرف زدن. بعد از چند دقیقه رفت.

بابا زبون منِ بداخلاق و مغرور رو بفهم، من واقعا از تو خوشم میاد.


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

نمونه سوالات استخدامی ابتدایی فایل وب *** *** السلام علیک یا اباصالح المهدی (عج) *** *** ایمن داک GameStore با من و خاطراتم همراه شو Daniel وبگاه تخصصی قرآن تی وی