دو هفته قبل خیلی اتفاقی وارد صفحهی گروه ریسرچ دانشگاهی که براش اپلای کردم شدم، یه اسم جدید تو لیست اساتید بود. صفحهی استاد رو باز کردم و از چیزی که میدیدم حیرت کردم! این استاد دقیـــــــــقا رو موضوعی کار میکرد که من از نوجوانی دوست داشتم وقتی بزرگ شدم روش کار کنم. ترشح سروتونین رو حس میکردم کاملا. :)) تاخیر جایز نبود و تصمیم گرفتم همون لحظه بهش ایمیل بزنم. خیلی خوب ریسرچهای قبلی استاد رو خوندهبودم و ایمیل شسته و رفتهای به همراه رزومه فرستادم.
استاد جواب داد و ریزنمرات رو درخواست کرد، کابوس من! تصمیم گرفتم کنارش توضیح بدم که دو سال آخر کارشناسی شاغل بودم و همزمان RA هم بودم و این رو تو توصیهنامههای من میتونه ببینه. غیب شد، یک هفته بعد مجددا ایمیل زدم و پرسیدم اپلیکیشن من رو دیده؟ جوابی نداد. از اون روز هفت روز گذشته و من هنوز چشم به راهم.
دو تا شرکت مورد علاقهم مصاحبههاشون تا جای خوبی پیش رفته و حتی میتونم مدرس زبان بشم در کنارش. شاید اگر دو سال قبل این اوضاع پیش اومدهبود، الان خوشحال و راضی بودم. ولی الان نه! امسال بعد از لغو برجام تمام برنامهریزیها و پساندازهای من پودر شد و تمام، اینجا برای من جای موندن نیست.
درباره این سایت